قدس آنلاین- از همینرو حمایت هدفمند از این هنر و همچنین هنرمندان حرفهای و جوانان علاقهمند به تئاتر که گاه حتی با پول توجیبی خود نمایشی را بهروی صحنه میبرند، امری ضروری، مناسب و شایسته است. بهدلیل آشفتگیهای موجود در عرصه فرهنگ و سوداگری در عرصه دیگر هنرها ازجمله سینما، بهمرور کسانیکه در عرصه تئاتر فعال بودند، دامنه فعالیتشان کاسته شد. برخی بهدلیل نانوآبدار بودن سایر بخشهای هنری ازجمله سینما و تلویزیون به آنطرف متمایل شدند و آن تعدادی هم که وفادارانه ماندند و با همه سختیها کار تئاتر انجام میدهند، درواقع دچار انواع مشکلاتند. از همینرو لازم است که علاوهبر متولی تئاتر کشور، رسانه ملی هم این هنر را تحت پوشش قرار دهد.
در مقطعی از فعالیتهای تلویزیون با توجه به حضور مدیران هنرشناس، تلویزیون عنایت ویژهای به هنرمندان تئاتر و تلهتئاتر داشت. از همینرو تولید نمایشهای تلویزیونی با همان تلهتئاتر در تلویزیون رونق گرفته بود و هنرمندان تئاتر امیدوار شده بودند که تلویزیون با حمایت از آنها و تولیدات تئاتر تلویزیونی هم به لحاظ مادی و هم معنوی، آنها را تحت پوشش قرار دهد، اما بهدلیل تغییر مکرر مدیریتهای تلویزیون و نامشخص بودن سیاستهای این رسانه، برنامههای نمایشی مناسب و خوب به دلایلی کمکم از تلویزیون رخت بربست و دیگر ما بهندرت شاهد نمایشهای تلویزیونی در صداوسیما هستیم.
با آنکه صداوسیما در رادیو و در بخش نمایش همچنان فعال است، اما این اتفاق در تلویزیون رخ نمیدهد؛ یعنی در همینزمانیکه تئاتر به حمایت گسترده رسانهها و متولیان فرهنگی و هنری کشور نیازمند است تا بهترینهای مناسب فرهنگی و اجتماعی را بهروی صحنه ببرد، حمایتهای رسانه ملی از آن قطع شده است. از سوی دیگر بهدلیل برخی عملکردهای نادرست و غیرحرفهای تعدادی از مسئولان و مدیران تئاتر کشور، سالنهای تئاتری با مبالغ بالا به گروههای خاصی اجاره داده میشود و زمان طولانی این اجراهای خاص سبب میشود بسیاری از گروهها نتوانند نمایشی را بهروی صحنه ببرند.
این اهمال باعث شده که امروز هنر تئاتر بیش از گذشته مورد بیاعتنایی و بیحرمتی قرار بگیرد. ما در همین مقطع اتفاقاً شاهد بروز پدیده جدیدی در عرصه تئاتر هستیم؛ یعنی علیرغم کمکاری و بیاعتنایی تلویزیون به تئاتر و نبود تلهتئاترهای تلویزیونی و همچنین کمتوجهی مسئولان تئاتر کشور به نسل جوان، با ایجاد تعدادی تماشاخانه در سطح کشور و بهویژه در تهران، نوع جدیدی از تئاتر و تماشاگر تئاتری به این گردونه افزوده شده است.
بهعبارتی آنچه اینروزها در تماشاخانهها بهروی صحنه میرود، بیش از آنکه به تئاتر ملی و مردمی متمایل باشد، تئاترهای اشرافی است که عمدتاً ترجمهای است و گاه نیز نمایشهایی کاملاً سطحی و بیمحتواست که حرف و خواسته مخاطبان اجتماعی تئاتر کشور نیست.
در همینزمینه با گران شدن قیمت بلیت تئاترها و حضور بازیگرانی از سینما در تئاتر هم گرچه بهظاهر تئاتر رونق گرفته، اما آنچه که درحقیقت بهظاهر رونق گرفته، همین تئاتر اشرافی است، چون این نمایشها در سالنهایی به نمایش درمیآیند که اجاره هر سانس آنها نزدیک به دومیلیون تومان است و مدیران آن تئاترها شرط میگذارند برای دستاندرکاران تئاتر چنانچه مثلاً ظرفیت یک سالن صدوبیستنفری پر نشود، باید دستاندرکاران آن نمایش مبلغی نزدیک به نهصدهزارتومان به مدیریت سالن بپردازند. این روند نادرست و ضدفرهنگی که باعث بالا رفتن قیمت بلیت تئاتر میشود، مخاطبان عمومی را از تئاتر دور میکند و به تئاتر اشرافی دامن میزند.
نظر شما